سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برترین دانش لا اله إلاّ اللّه است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
غربت . . .
 
رهبر انقلاب ارتحال آیت الله توسلی را تسلیت گفتند

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی ارتحال عالم مکرم جناب حجت‌الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ محمدرضا توسلی رحمه‌الله علیه را تسلیت گفتند.

به گزارش ایسنا، متن پیام به این شرح است:

« بسم الله الرحمن الرحیم

با تاثر و تاسف، از ارتحال جناب حجت‌الاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ محمدرضا توسلی رحمه‌الله علیه اطلاع یافتم. این عالم محترم از شاگردان امام راحل رضوان‌الله علیه و از نخستین پیوستگان به نهضت عظیم آن بزرگوار بودند و پس از انقلاب تا آخرین لحظات حیات مبارک آن قائد عظیم‌الشان در خدمت ایشان حضور داشتند. امید است در نشئه‌ی آخرت هم با آن بزرگوار محشور باشند، ان‌شاءالله.

اینجانب مصیبت وفات آن عالم مکرم را به همسر و فرزندان معزز و دیگر بازماندگان و نیز به دوستان و ارادتمندان ایشان تسلیت می‌گویم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم و صبر و اجر برای خانواده‌ی مصاب مسالت می‌کنم.

سید علی خامنه‌ای

27 / بهمن ماه / 1386

 
آخرین جملات آیت الله توسلی در جلسه مجمع تشخیص نظام/ محمدهاشمی: او رحلتی شهادت گونه داشت
سپس گفت که سید حسن آقا مسوول موسسه تنظیم ونشر آثار امام است و اگر ایشان نتواند دیدگاه های امام را بیان کند چه کسی می تواند این کار را انجام دهد... آیت الله توسلی در بیان این سخنان باز هم به گریه افتاد و در حالی که بار دیگر ، سخن دیگری از امام درباره متحجران و مقدس نماها و واپسگراها را بیان می کرد در زمانی که به کلمه" واپسگراها" رسید از روی صندلی به پایین افتاد.


عصرایران - به نظر من ، آیت الله توسلی ، فوت نکرد ، بلکه رحلتی شهادت گونه داشت .

محمد هاشمی ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در خصوص چگونگی درگذشت آیت الله توسلی به خبرنگار عصرایران(asriran.com) گفت: براساس آیین نامه مجمع تشخیص ، هرکدام از اعضا می توانند در صورت تمایل ، قبل از شروع جلسه رسمی - که با تلاوت قرآن صورت می گیرد - در مورد مسائل روز به اظهار نظر بپردازند و صبح امروز نیز ، در حالی که آیت الله هاشمی رفسنجانی ،قصد اعلام شروع جلسه رسمی مجمع را داشت ، مرحوم توسلی دست خود را بلند کرد و گفتن قصد بیان چند جمله ای را دارد .

محمد هاشمی افزود: آیت الله توسلی در مورد قضیه اخیر اسائه ادب و توهین به بیت حضرت امام (ره) و حاج سید حسن آقای خمینی مطالب خود را آغاز کرد و در این باره نامه ای از حضرت امام (ره) که در سال 1361 نوشته شده بود ، قرائت کرد که بر اساس یکی از فراز های این نامه حضرت امام (ره) پیش بینی کرده بود بعد از ایشان گروهی مقدس نما ومتحجر و واپسگرا در قالب دفاع از امام ، فرزندان ، دوستان ، یاران و بیت ایشان را مورد توهین و برخورد قرار خواهند داد و سپس گفت که سید حسن آقا مسوول موسسه تنظیم ونشر آثار امام است و اگر ایشان نتواند دیدگاه های امام را بیان کند چه کسی می تواند این کار را انجام دهد.

وی یادآور شد: مرحوم توسلی با بیان هر کدام از این جملات به شدت با بغض سخن می گفت و در مواردی اشک ریخت و با گریه ادامه سخن می داد و از شدت تأثر ، منقطع سخن می گفت .

هاشمی اضافه کرد : آیت الله توسلی با یادآوری این که در زمان امام نیز مقدس نماها می کوشیدند خود را مطرح کنند ، خاطره ای  را از دوران حیان حضرت امام (ره) نقل کرد که بر اساس آن یک زن و دو مرد ، که ادعای ارتباط با امام زمان را داشتند ، از حضرت امام (ره) وقت ملاقات می خواستند و امام در رابطه با آنها سه سوال را مطرح کرد که اگر آنها به این سه سوال جواب دادند ایشان مفصل با آنها جلسه بگذارد که یکی از این سوال ها فلسفی بود که تعبیرش در ذهنم نیست و سوال دوم و سوم این بود که امام از این سه پرسید: "از امام زمان (عج) بپرسید من به چه چیزی علاقه دارم و شیء باارزشی راگم کرده ام ، آن چیست؟" که بعد از بازگشت این سه نفر و ارائه پاسخ ها ، امام فرمودند اینها شیادند و آنها را راه ندهید .

هاشمی اضافه کرد: آیت الله توسلی در ادامه در حالی که مطالبی را از قبل آماده کرده بود ، و با استناد به انها سخن می گفت ، مطلبی را از قول امام نقل کرد که بر اساس آن امام فرموده اند مبارزه و سختی ها برای پیروزی انقلاب ، فقط گلوله و سرنیزه نبود که اگر بود تحملش بسیار آسان تر بود بلکه زخم زبان ها و طعنه ها ، بسیار دردناک تر و جگر سوز تر از گلوله بود که آیت الله توسلی در بیان این سخنان باز هم به گریه افتاد و در حالی که بار دیگر ، سخن دیگری از امام درباره متحجران و مقدس نماها و واپسگراها را بیان می کرد  در زمانی که به کلمه" واپسگراها" رسید از روی صندلی به پایین افتاد که بلافاصله دکتر ولایتی که در جلسه حاضر بود ، بر بالین وی حاضر شد و در همین زمان آمبولانس نیز به محل رسید و ایشان را به بیمارستان شهید شوریده منتقل کرد اما ساعتی بعد کسانی که همراه ایشان به بیمارستان رفته بودند خبر دادند که ایشان به لقاءلله پیوسته اند.



  • کلمات کلیدی :
  • محمد رضا ::: شنبه 86/11/27::: ساعت 8:21 عصر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 1
    بازدید دیروز: 10
    کل بازدید :36843

    >> درباره خودم <<
    غربت . . .
    محمد رضا
    رازشب بوها را چه کسی می داند؟ آنها که با مناجات شبانه شان با یاد یارمعطر گشته و فضا را عطرآگین ساختند. راز شب بوها را که می داند؟ شب بوهای ایثار، شب بوهای تقوا و اخلاص، شب بوهای « جهاد و مبارزه ». راز شب بوها را که می داند؟ چه کسی نیاز آنان را در شب راز شاهد بوده است ؟ شب بویی که از فراق خدا سر برخاک نهاده و زار زار، با باران همدل شده بود. شب بویی که در شبهای عملیات، به شوق شهادت سر بر خاک جنون می گذاشت و تا سحرگاه می نالید . راز شب بوها را که می داند؟ چه کسی می تواند احساس شب بو را در شب های نیاز درک کند؟ چه کسی می تواند عشق را و عرفان را از شب بو بیاموزد؟ برای درک شب بو، باید که شب بو شد. باید دست های نیاز را تا خدا بالا برد. باید تا تجلی صبح نالید. برای شب بو شدن باید درعملیات ایثار شرکت جست وازجان گذشت. برای شب بو شدن باید مقیم خلوت شبهای راز شد. باید خدا را فریاد کرد و درراه عشق جانفشانی کرد. آن روز که شب بو« شهید» شد، زمزمه اش در لحظه وداع این بود: « همیشه مرا آبیاری کنید تا سبز بمانم وعطرم سراسر شهررا معطر سازد.» می گفت:« مبادا از یاد من غافل شوید و سلاحم بر زمین بماند. » شبی بیا به یاد شب بوها تا صبح ناله کنیم و شب بو شدن را از خدای شب بوها تقاضا کنیم . بیا به شوق شهادت دست نیاز به سوی خدای شاهد بالا بریم و یک گل شب بوی شهید را واسطه قرار دهیم .

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    غربت . . .

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<




    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<